لازمه آشتی مردم با تلویزیون از زبان کارگردان «هوش سیاه»
تاریخ انتشار: ۲۰ خرداد ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۹۰۸۲۵۷۹
این روزها آنتن تلویزیون پر شده از آثاری که هیچ لذت و جذابیتی برای مخاطب ندارد؛ مخاطبی که با رسانه قهر کرده و با یک کار جذابِ پر کشش و دیدنی و خاص دوباره با رسانه ملی آشتی میکند.
خبرگزاری تسنیم: شاید نام "هوش سیاه" یا "قتل آنلاین" به گوش هر مخاطبی برسد نام مسعود آبپرور را در پای تیتراژ پایانی به عنوان فیلمساز دیده باشند، اما همین چند وقت پیش بود که در "ستارخان" هم به عنوان بازیگر ظاهر شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مسعود آبپرور درباره اینکه چرا این روزها کار نمیکنید و شاهد سریالهای پلیسی، امنیتی و اصطلاحاً اکشن با هیجان نیستیم، تأکید کرد: بحث اولویت هاست و اولویت سازمان این است که آنتن سیما از برنامههای نمایشی خالی نباشد. البته در چند وقت اخیر کمی هم جدول پخش سریالها منظم شد و هر زمان شبکهای را بگیرید، میتوانید به تماشای یک سریال بنشینید. شاید همین اولویت بود که باعث شد سازمان آثار گرانقیمت را کنار بگذارد و پروژههای ارزان قیمت را به تولید برساند. «کایدون» هم جزو سریالهایی است که با هزینه کم ساخته نمیشود و بودجه زیادی لازم دارد. یعنی در واقع کارهای پرهیجان اکشن با موقعیتهای پلیسی و امنیتی نیاز به کار بیشتر و مطمئناً نیازمند بودجه بیشتری است.
وی اضافه کرد: «کایدون» کیفیت فوق العادهای دارد و باید از زمان و بودجه مناسبی هم برخوردار باشد با این حال ما ۲ سال است، منتظریم و نمیدانیم چه زمانی سریال کلید میخورد. «کایدون» یک سریال ضدجاسوسی فوق العاده است که باید به روز کار شود و هرچه بگذرد این قصه ممکن است کهنه شود. این روزها شاهد قهر مخاطب با رسانه ملی هستیم، چون سفره رسانه ملی همه نوع غذایی برای تغذیه مخاطب نگذاشته و هرآنچه را میبینید با سلیقه خودش قرار میدهد.
کارگردان "هوش سیاه" با اشاره به اینکه امروز تلویزیون باید به سمت کارهای جذابِ پرکشش دیدنی برود و نه فقط به پر کردن آنتن فکر کنند، افزود: مخاطب نمیتواند یک کار جذاب را از میان این همه تولید انبوه انتخاب کند. به همین خاطر گیرنده خود را به سمت رسانههای اینترنتی، ماهوارهای و برون مرزی تغییر میدهد که نمیدانیم چه خوراکی نصیب جوان ما میشود. از طرفی هیچ تنوعی هم در این ضیافت رسانهای را نمیتواند تناول کند، چون فقط یک تم و ژانر را انتخاب کردهاند و مخاطب قدرت انتخاب ندارد.
وی در پایان تصریح کرد: الان به ژانرهای مختلف و کیفیت نیازمندیم تا اینکه روی آوردهایم به تولید انبوه و توجه به کمیت! باید بدانیم که ارتقاء کمیت چندان جواب نداده و به جای آن بایستی به کیفیت توجه کنیم. ما دو سریال مناسب و دیدنی برای دو شبکه داشته باشیم کفایت میکند و لازم نیست حتماً همه شبکهها سریال پخش کنند که هیچ مخاطبی نداشته باشند. ما باید تمام توان و ظرفیتمان را به کار بندیم تا مخاطب در ساعت پخش سریال تلویزیونی، رسانه ملی را تعقیب کند و نه اینکه در عین سردرگمی سوژههای تکراری و بدون هیجان، هیچکدام از سریالها را دنبال نکند.
لینک کوتاه خبر: farda.fr/003T3Vمنبع: فردا
کلیدواژه: تلویزیون مسعود آب پرور
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.fardanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فردا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۹۰۸۲۵۷۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
رجوع و روایت آتش بلاگری و سلبریتی شدن در روابط زن و شوهری
نمایش «رجوع» این روزها در تهران روی صحنه میرود تا به اختلافات متداولِ این روزها در روابط بین زن و شوهرها بپردازد. - اخبار فرهنگی -
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، داستانها و ماجراهای مربوط به روابط زن و شوهری همیشه دستمایه ساخت آثار نمایشی بوده است. از فیلمهای «همسر»، «آتش بس»، «توفیق اجباری» تا نمایشهای «بازیگر و زنش»، «تن شوری» و ... هنرمندان را به سمت خلق آثاری با این موضوعِ همیشه جذاب سوق داده است.
جذابیت همیشگی این سوژه باعث شده پدید آورندگانِ تئاترِ «رجوع» نیز به سمت تولید اثری نمایشی با موضوعِ روابط زن و شوهری بروند. رجوع به قلم کیمیا خلج و کارگردانی سعید حشمتی در قالب اپیزودهای مشابه به چالشهای زندگی زناشویی میپردازد. روایت داستان در بستر دادگاه، اندکی کلیشهای و تکراری به نظر میرسد. اگر از این زاویه به دادگاه نگاه کنیم که عموماً ارجاع به دادگاه و قاضی آخرین راهکار برای حل بحرانها باشد پس باید این اشکال را متوجه نویسندهی نمایش «رجوع» دانست که هیچ فرصتی را برای سازش بین زوجین قائل نبوده و صدور حکم قضایی را فصل الخطاب قرار داده است.
کلنل دست به دامن عارف شد / نازنین بیاتی انتخاب مناسبی بود؟البته در نمایش اشاراتی به فرصت دادگاه برای ایجاد سازش بین زوجین برای تفکر و تأمل بیشتر شده اما این اقدام نویسنده ناکافی به نظر میرسد و شاید اگر به جای فضای دادگاه، اتفاقات نمایش در حضور شخص دیگری مانند یک مشاور خانواده رخ میداد، فرجام مثبت و امیدوار کنندهتری برای کاراکترهای نمایش قابل تصور بود.
اپیزود نخست این نمایش روایت زن و شوهری بود که اختلافاتشان مربوط به استقلال زن و زیباییهای ظاهری بود.
در «رجوع» دیالوگها چکشی و پینگ پونگی است و نویسنده به خوبی موفق به ایجاد بده بستانها در نمایشنامه شده است. داستان زندگی کاراکترها به شکل صحیحی پرداخت و روایت شده و نویسنده به شناخت درستی از کاراکترهای نمایشش رسیده است. در هر اپیزود تفاوت کاراکترها به وضوح قابل دریافت است و نویسنده در نگارش آنها خلاق و پویاست.
اما نکته مهمی که در مورد متن وجود دارد نوع نگارش آن است. اخیراً در بسیاری از آثار، نویسندگان را نمیتوان مؤلف محسوب کرد. مؤلفی که ایده دارد، مشق میدهد، درس میدهد و شاید راهی نشان میدهد و....
اپیزود دوم؛روایت کارگردانی بود که به عنوان یک سلبریتی، در عین ازدواج با همسری روستایی، ارتباطاتی موازی داشت و همین موضوع موجب اختلافات شدید بین او و همسرش شده بود.
بخش زیادی از نویسندگان نسل جدید روایتهایی گزارش گونه دارند. روایتهایی که گویی تنها برای صرفا جهت اطلاعِ مخاطب نوشته شدهاند یا اینکه گویی یک گزارش خبری هستند تا یک نمایشنامه با هدفی والا و نتیجهگیری که به کارِ زندگیِ مخاطب بیاید.
البته که در بسیاری از آثار خبری، خبرنگاران نتیجه گرا و هدفمند هستند و تنها صرفاً راوی یک رویداد نیستند؛ بلکه موجب ایجاد چالشهای جدی میشوند. اما در «رجوع» نویسنده فقط «گزارشگر» است. گزارشگری که گزارش میدهد؛ در بطن جامعه خانوادههایی هستند که شرایط ویژه و متفاوتی بر زندگی آنها حاکم است.
کیمیا خلج با نوشتنِ متن «رجوع» فقط به مخاطب خبر میدهد و مخابرهگر یک اتفاق است؛ البته که همین هم ارزشمند است. اما نباید فراموش کنیم که نویسندهی این نمایشنامه راهکار ندارد، ایده ندارد و هدایت گر نیست.
شاید به همین علت است که به رغم هدایت صحیح و خوب بازیگران توسط کارگردان، حس و حال تماشای یک اثر تئاتری ویژه به مخاطب منتقل نمیشود.
اپیزود سوم مربوط به زن و شوهری بود که تفاوتهای اعتقادی و فرهنگی عمیقی با همدیگر داشتند و همین مسئله اختلافات شدیدی بین آنها ایجاد کرده بود.
اساساً در شرایط مشابه هیچ راهی برای به چالش کشیده شدن خلاقیت کارگردان وجود ندارد و یا حداقل بیننده تلاشی برای خلق یک اثر بصری ویژه از کارگردان را شاهد نیست. آفتی که گریبان برخی یا شاید بسیاری از آثارِ این روزهای تئاتر ایران را گرفته است.
کارگردانان در آثار مشابه و این نمایش، به «صندلیسم!» دچار شدهاند. آفتی عجیب که با اسم رمز «مینی مال» و فقط با چیدن چند صندلی ساده در صحنه روز به روز در حال نفوذ در جان تئاتر است. هر کدام از کارگردانان هم دلایل خاصی را برای انتخاب این سبک کاری دارند که غالباً چندان منطقی به نظر نمیرسد. اجرای «صندلیسم» هرچه هست نه تنها تئاتر محسوب نمیشود بلکه شاید در چهارچوب یک اثر رادیویی ویژه هم گنجانده نشود.
البته که نمایش «رجوع» با وجود اینکه صحنهای خالی دارد و تنها به چند صندلی روی صحنه پناه برده، اما تلاش کرده تا جنبههای نمایشی و تصویری هم در کار باشد تا اثر صرفا به یک نمایش رادیویی تبدیل نشود.
اپیزود چهارم این نمایش به روایت خانوادهای اختصاص داشت که زنِ خانواده در فضای مجازی بلاگر بود و همین مسئله پایه و اساس اختلافاتِ شدیدی شده بود.
رفتن سراغ موضوعهای اجتماعی که در دل جامعه و در میان مردم جاری هستند و هر کدام از ما بارها و بارها در اطرافمان آنها را دیدهایم، بسیار ارزشمند است. پرداختن به این موضوعها حتی اگر بدون ارائهی راهِ چاره یا راهی تازه باشد، با زدنِ تلنگرهایی هرچند کوچک به مخاطب، میتوانند اثرگذار باشند.
منصفانه نیست اگر از بازی خوب بازیگران (رجوع) سخن نگوییم. از اپیزود اول تا آخرین اپیزود که با بازی شیرین و دقیقِ افشین سنگ چاپ مواجه میشویم، همه بازیگران بسیار دقیق و حساب شده ایفای نقش میکنند و این نکتهای است که به واسطه آن نمیشود از نقش ویژه کارگردان چشم پوشی کرد.
در پایان باید گفت علیرغم کاستیهایی که در نمایش «رجوع» به چشم میخورد، اما این اثر ارزش یک بار دیدن را دارد.
توضیحات نمایش:
رجوع
نویسنده: کیمیاخلج
کارگردان: سعیدحشمتی
بازیگران:
نیما هاشمی سرشت، الهام احمدی، میثاق جمشیدی، پریسا علی نیا، کیمیا خلج، هومن بنایی، روناک برخوردار، فاطمه توانا، محمد روشنفکر و افشین سنگ چاپ
-------------------------
نوشته: هبت اله یگانه
-------------------------
انتهای پیام/